مشترکات لیبرالیسم دینی و سیاسی
به هر حال، لیبرالیسم دینی و لیبرالیسم سیاسی دیدگاههایی نوظهور در قرون اخیرند که مشترکات بسیاری با یکدیگر دارند. یکی از مهمترین و برجستهترین وجوه اشتراک لیبرالیسم دینی و لیبرالیسم سیاسی مساله تمایز و جداییای است که هر دو دیدگاه بین قلمرو امور شخصی Private و امور عمومی Public قایلند. هر دو دیدگاه علی رغم تفاوتهایی که دارند در این مساله با یکدیگر مشترکند که باورهای دینی و اعتقادات مذهبی به حوزه شخصی اختصاص دارد، گو اینکه توجیه فلسفی و کلامی یا توجیه سیاسی آنها متفاوت است. براساس لیبرالیسم سیاسی، اعتقادات و باورهای هر کس در حوزه فردی و شخصی محترم است و دولت باید زمینهای را فراهم کند که هر شخص بتواند برای انجام مراسم مذهبی خود آزادی عمل داشته باشد. طبق این نگرش، هر کس در باورها و مراسم مذهبی در حوزه شخصی آزاد است ولی اگر باورها یا مناسک مربوط به حوزه شخصی با مقررات دولتی در تعارض باشد، در اینجا میان شخص و دولت نزاع درمیگیرد و معمولاً نزاعبه نفع دولت خاتمه مییابد. براساس لیبرالیسم دینی، اصولاً دین امری شخصی است و باورهای دینی امری غایب از حواس یا احساس درونی انسان نیست بلکه تجربه دینی مانند تجربه حسی از احساس زنده و غیر غایب حکایت دارد. بدین سان، دین امری شخصی است که با تجربه شخصی و انتباه فردی تحقق مییابد و همان گوهر دین است. شریعت مجموعهای از احکام و سنن و باورهای دور از دسترسِ احساسِ دینی نیست بلکه هر کسی خود در آن حضور دارد. کتاب مقدّس و داستانهای اولیای دین از این نظر که در برانگیختن چنین احساس شخصی نقش بسزایی دارد برای دین باوران در خور توجه است. هر چند ممکن است لیبرالهای دینی به تقسیم قاطع میان قلمرو شخصی و قلمرو عمومی تصریح نکرده باشند و یا حتی آن را مورد غفلت قرار داده باشند ولی پیامد و نتیجه منطقی چنین نگرشی، جدانگاری میان قلمرو امور شخصی و قلمرو امور عمومی است.