قلمرو دین

پدیده ای فرا گیر است که همه ی ابعاد اجتماعی،فردی،سیاسی
  • قلمرو دین

    پدیده ای فرا گیر است که همه ی ابعاد اجتماعی،فردی،سیاسی

مشخصات بلاگ

عده ای قلمرو دین رامسائل حیات اجتماعى بشر و اصلاح زندگى دنیوى او می دانند.مانند مارکسیست ها که دین راعامل تخدیر و افیون براى توده‏ها مى‏انگاشتند . که علماى مذهبى در برابر آن ،اندیشه دین ‏براى دنیا را مطرح نموده و بر جنبه دنیوى دین پاى فشردند.
و بیان نمودند که هدف پیامبران چیزى جز اصلاح وضعیت زندگى دنیوى بشر وبرقرارى عدل و قسط اجتماعى نبوده است. همین علمااز اسلام به‏عنوان مکتبى‏ ظلم ستیز یاد نمودندو برتعالیم دینى مربوط به شئون دنیوى بشر تاکیدکردند، تا جایی که این تصور پدیدار شد که گویا هدف اصلى دین همانا اصلاح وضعیت‏دنیوى بشر است.

بایگانی
شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۶ ق.ظ

رویکرد درون دینی مسیحیت

رویکرد درون دینی در مسیحیت

اگر بخواهیم از منظر درون دینی و با توجه به زبان متون دینی مسیحیت، رسالت دین را جویا شویم و در این امر نیز به متونی که توسط اطرافیان و حامیان مسیح، تحریف شده است، اکتفاء نماییم؛ شاهد خواهیم بود که اساسا دین مسیحیت در تبیین رسالت خود یک دین درون گرا و آخرت گرا است؛ به عبارتی، دین مسیحیت در ترسیم غایت خود، رسالت اخلاقی و تصفیه و تزکیه باطن را مورد توجه قرار می دهد. بر این اساس نگاهش به حیات و زندگی دنیوی، منفی و بدبینانه می باشد. از این رو رهبانیت پیشگی و آخرت گرایی، همراه با دنیاگریزی را به دینداران توصیه می نماید. هر چند به اعتقاد تحلیل گران تاریخ ادیان و نیز از منظر دین اسلام خود حضرت مسیح، داعی ترک دنیا و عزلت نبوده، و هرگز پیروان خود را از تمتع لذایذ فردی و اجتماعی دنیا نهی نفرموده است، بلکه مذمت وی در بهره گیری از امورات دنیوی برای هدف دیگری بوده است، چنانچه در انجیل می فرماید: «از بهر جان خود اندیشه مکنید که چه خورید و چه آشامید و نه برای بدن خود که چه بپوشید... مرغان هوا را نظر کنید که نه می کارند و نه می دروند... برای لباس چرا می اندیشید؟ در سوسنهای چمن تامل کنید که چگونه نمو می کنند، نه محنت می کشند و نه می ریسند، لیکن به شما می گویم سلیمان هم با همه جلال خود، چون یکی از آنها آراسته نشد.»(14)

جان بی ناس در این رابطه می گوید: «تعلیم نخست وی آن بود که انسان بر حسب اراده الهی رفتار کند و آنچه خداوند از او خواسته است این است که انسان خود را برای ظهور ملکوت آسمان، مهیّا سازد به این طریق که همه با یکدیگر زیسته، روی توجه را به طرف خدا بیاورند».(15)

در عین حال دین مسیحیت با توجه به متونی که از صدر مسیحیت بجای مانده در تعالیم اخلاقی اش، پیروان خود را از امور ظاهری به سوی امور باطنی متوجه می سازد، نجات و رستگاری آدمی را فقط در تطهیر باطنی و قلبی جستجو می کند. بدین ترتیب فلاح و نجات انسان در زندگی اش، از قلب او آغاز می گردد. جان بی ناس می نویسد: «عیسی، علاوه بر آنکه از پیروان و متابعان خود می خواست که خلوص کامل و تسلیم محض را پیشه کنند، منتظر بود که وظایف اخلاقی خود را مافوق تمام مسائل و حوایج اجتماعی و مدنی تشریفاتی قرار بدهند.»(16)

با توجه به اینکه تعالیم اخلاقی و رسالت اساسی عیسی معطوف به احیای ایمان در قلب مؤمنان و تصفیه باطن و نیز توجه به زندگی اخروی بود. دین پژوهان، به این عقیده اند که دین عیسی بر خلاف دین موسی، فاقد شریعت می باشد. شریعت موسی نیز در آن دوره چون به یک سری اموری ظاهری تبدیل شده بود و فاقد جنبه باطنی شریعت بود، عملاً نوعی ریاکاری و نفاق را در آن عصر، موجب گشته بود، به همین سبب، عیسی و پولس رسول دنبال ترویج دین، بدون شریعت بوده اند. در واقع نجات و فلاحی که دین مسیحیت و مفسّران بزرگش مورد تبلیغ قرار می دادند. نجات از طریق ایمان به فیض و لطف الهی بوده است، نه از راه شریعتی بودن، در انجیل متی تعالیمی ذکر شده است که می تواند ناظر بر مطلب فوق باشد. «شنیده اید که به اولین گفته شده است قتل مکن و هر که قتل کند سزاوار حکم شود. لیکن من به شما می گویم هر که به برادر خود بی سبب خشم گیرد مستوجب حکم باشد... و هر که به برادر خود احمق بگوید مستحق آتش جهنم بود.»(17)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۵۶
amin mahmodzadeh
پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ب.ظ

تارخچه دین در جوامع غربی

اریخچه دین در جوامع غربی


پیشرفت‌های علوم تجربی و رشد سریع فنون و تکنیک در دو قرن اخیر از یک سو، و نارسایی مفاهیم کلامی و احیاناً تعارض ادیان اهل کتاب با دستاوردهای دانش‌های تجربی از سوی دیگر، دین باوران غربی را که بیشتر به مسیحیت گرویده بودند با مسائل و مشکلات انبوه و دشواری مواجه ساخت. هر یک از نحله‌های مذهبی یا فلسفی در مقابل این تهاجم گسترده به مقابله یا واکنش پرداختند و در این جنگ و گریز، نگرش‌های معرفت شناختی، مذهبی و الهیاتی نوین و گوناگونی به ظهور رسید. ویژگی برجسته غالب آن نگرش‌ها عقب‌نشینی از دعاوی و باورهای جزمی مسیحیت و یهودیت و دیگر ادیان آمیخته با خرافات بود


 و در نتیجه، حتی توانایی عقل انسان برای اثبات باورهای حق و یقینی ادیان الهی همچون اعتقاد به وجود خداوند متعال و مانند آن زیر سؤال رفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۳:۱۸
amin mahmodzadeh
چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۰۵ ب.ظ

تاریخچه دین در جوامع اسلامی



مساله قلمرو دین به لحاظ تاریخی در میان مسلمانان تا انقلاب مشروطیت و شاید کمی پیش‌تر، قابل تعقیب می‌باشد و این مبحث تنها از جهت دوّم در میان مسلمانان مطرح شده است. مشکلات معرفت شناختی یا غیر آن، به دلیل فطری بودناسلام و مصون ماندن آن از تحریف و به دلیل قدرت تحلیل عقلانی قوی، در مکتبهای فلسفی و کلامی کمتر مطرح شده و یا اصلاً مطرح نشده است. از آنجا که پاسداران سنگرهای فرهنگی اسلام برای دفاع از باورهای دینی نه به ارعاب وشکنجه روی آورده‌اند و نه به شیوه‌های نادرست تحقیق، احساس نیاز یا فرصت و مجال کمتری برای روی آوردن ‌اندیشمندان اسلامی به چنین نگرشهایی بوده است. افزون بر آن، اگر مساله قلمرو دین صرفاً از لحاظ سیاسی و اجتماعی مطرح شده است، می‌توان گفت که عمدتاً عواملی خارجی وجود دارد. استعمارگران با تبلیغات و با کمک عوامل نفوذی خود به برخی از رجال این مملکت در قرن اخیر باوراندند که دین در امور سیاسی دخالتی ندارد و سکولاریسم و جدایی دین از سیاست را عملاً بر آنها تحمیل کردند.
احتمالاً عوامل داخلی و روانی ـ همچون شکست‌های پیاپی در انقلابهای عظیم مردمی برای احیای عدالت و دیگر ارزشهای دینی ـ بی تاثیر نبوده است ولی عمدتاً نقش بیگانگان را در ترویج چنین‌اندیشه‌ای نمی‌توان از نظر دور داشت. حضرت امام خمینی این پدیده شوم و متعفن را در جامعه وارفته و افسرده آن روز می‌دید و در صدد اصلاح آن برآمد. به نظر می‌رسد مهمترین نقش حضرت امام در مورد مبحث قلمرو دین احیای ‌اندیشه ناب محمّدی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) مبنی بر عدم جدایی دین از سیاست و زدودن آن افکار انحرافی از اذهان ‌اندیشمندان، صاحب نظران و بالاخره توده مردم بود. برجسته‌ترین نقش امام موفقیت ایشان در بازسازی ‌اندیشه‌ها بود. آنگاه که ‌اندیشه‌ها تبلور یافت و مردم دوباره به اسلام ناب توجه کردند و دیدند که وظیفه دارند همچون تکالیف فردی به تکلیفهای اجتماعی و سیاسی بپردازند، یک صدا خروشیدند و به یک ندا لبیک گفتند و آن ندا، ندای ملکوتی امام بود که مردم را به نصرت و یاری دین خدا و احیای ارزشها و نابودی نظام طاغوتی فرا می‌خواند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۰۵
amin mahmodzadeh
چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۰۴ ب.ظ

مردا بحث و روش استدلال



پیش از هر چیز، ذکر دو نکته لازم است: اولاً، منظور ما از دین در اینجا تنها اسلام است؛ تبیین نگرشهای دیگر ادیان، مجالِ دیگری می‌طلبد. ثانیاً، در این مقطع، از میان روشها و شیوه‌های گوناگون، روش نقلی را، به دلیل کارایی بیشتر آن در اینگونه مباحث، برگزیده‌ایم بلکه آن را ترجیح می‌دهیم؛ زیرا پس از ایمان به خداوند متعال و وحی او، قرآن، و مصونیت آن از تحریف و تصدیق به حجیت آن و حجیت کلام


 معصومین (علیهم‌السّلام) سهل الوصول‌ترین و آسان‌ترین روش استدلال این است که بدون هیچگونه پیشداوری به آیات محکم قرآن و سنت قطعی معصومان (علیهم‌السّلام) چنگ بزنیم و بینش اسلامی در مورد مبحث قلمرو دین و مانند آن را از محکمات قرآن و کلام معصومین (علیهم‌السّلام) استنباط کنیم. از این رو، کارایی شیوه نقلی به حوزه احکام عملی اختصاص ندارد و در بسیاری از اعتقادات نظیر ویژگیهای معاد، برزخ، دوزخ، بهشت و امامت و بلکه خود اصل معاد و امامت و اصولاً همه عقایدی که با وحی اثبات پذیر است، قابل استفاده بوده و در مواردی تنها راه معرفت بشری است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۰۴
amin mahmodzadeh
سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۲۵ ب.ظ

قلمرو دین مختص به شخص


در هر صورت، لیبرالیسم دینی و لیبرالیسم سیاسی علی‌رغم اختلاف نظری که ممکن است در تفسیر حوزه امور شخصی و امور عمومی یا دیگر مسائل داشته باشند، قلمرو دین را مختص به شخص و فرد می‌دانند و تجاوز از این قلمرو را به زیانخود دین، علم تجربی، فلسفه و اخلاق می‌دانند در حالی که نگرشهای کلامی دیگر، همچو اگزیستانسالیسم مسیحی، شباهتهایی با لیبرالیسم دینی دارند. دیدگاه اخیر که دین را به قلمرو رابطه من ـ تو فرو می‌کاهد، منطقاً شخصی بودن دین را نتیجه می‌دهد. رویکرد به این راه حلهای بدیل در حقیقت برای نجات دین از مشکلات ـ عمدتاً معرفت شناختی و کلامی ـ ناشی شده است. بسیاری از دین باوران و اولیای ادیان مسیحی و یهودی به چنین راه حلهایی ملتزم شده‌اند و برای حفظ دین، قلمرو دین را به حوزه امور فردی و شخصی اختصاص داده‌اند، در سیاست دین را از دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی معذور داشته‌اند و در مسائل فلسفی و اعتقادی یا کلامی، باورهای دینی و مانند آن را فراتر از دسترس عقل و یا غیر آن دانسته‌اند، به نظر آنان، تنها احساس شخصی است که می‌تواند انسان را به دین رهنمون باشد. آنان که چنین احساسی ندارند قهراً دینی نخواهند داشت چرا که تمام راههای معرفت برای آنها مسدود است. بدین سان، حاکمیت مطلق و بی چون و چرای دین بر سراسر ابعاد حیات انسان و تمام شؤون وجودی او زیر سؤال می‌رود و مبنای آن سست می‌شود و سرانجام فرو می‌ریزد.
با تحلیلی که ارائه شد روشن می‌شود که مساله قلمرو دین در غرب، از یک سو، با نگرش‌های نوظهور در فلسفه دین، معرفت شناسی و کلام جدید در ارتباط است و از سوی دیگر، با دیدگاههای نوین در سیاست و حقوق پیوندی تنگاتنگ دارد. بر ‌اندیشه‌ورزان است که در بررسی آراء متفکرین غربی در این مبحث، به هر دو جهت توجه کنند و واکنشی مناسب با آن دو داشته باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۲۵
amin mahmodzadeh
سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۲۴ ب.ظ

اجتهاد همگانی در اعتقادات



به هر حال، از قرآن و کلام معصومین (علیهم‌السّلام) استفاده می‌شود که دین، پدیده‌ای فراگیر است که همه ابعاد فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی و بالاخره دنیا و آخرت انسان را در بر می‌گیرد. شریعت عبارت است از مجموعه‌ای از احکام ثابت و متغیر که بر اصول اعتقادی تردیدناپذیر و یقینی مبتنی است. آن اصول اعتقادی زیر بنای اخلاق و احکام دین را تشکیل می‌دهد. دستیابی بدان اصول هم از راه عقل نظری و علم حصولی ممکن است و هم از راهشهود و علم حضوری. بدین سان، ایمان بدان باورها و اصول اعتقادی بر یقین مبتنی است و دستیابی به یقین هم از راه استدلال و عقل و هم از راه کشف و قلب امکان پذیر است. به نظر حضرت امام خمینی و قاطبه فقهای اسلامی



 تقلید در اصول عقاید راه ندارد. هر کسی خود باید به اجتهاد بپردازد و عقاید اسلامی را بر اساس منطقی درست انتخاب کند؛ تقلید از پیشینیان و پیروی کورکورانه از‌ اندیشه‌ورزان در مسائل اصلی اعتقادی اصلاً پذیرفته نیست. با اثبات باورهای اساسی دین، عقل دست بشر را در دست معصومین (علیهم‌السّلام) می‌نهد و او برنامه‌ای همه جانبه برای رستگاری و نیکبختی انسان در دنیا و آخرت در اختیارش می‌نهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۲۴
amin mahmodzadeh
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۳۷ ب.ظ

دیدگاه نوین شلایرماخر



تا اینکه متکلم آلمانی فردریش شلایرماخر (۱۷۶۸-۱۸۳۴.م) در قرن نوزدهم شیوه دیگری پیشنهاد کرد. او راهِ دستیابی به دین را نه عقلانی می‌دانست و نه وحیانی، و دین را نه محصول عقل نظری تلقّی می‌کرد و نه عقل عملی و نه اراده اخلاقی بلکه دین را محصول تجربه یا انتباه دینی Religious Awarness می‌دانست. به نظر وی، دین موضوع یک احساس زنده است و نه پیامد امری دور از احساس دینی و غایب از تجربه دینی. دیدگاه نوین شلایرماخر که احتمالاً در کلام پیشینیان قابل ردیابی است، تاثیر ژرفی بر نگرش‌های کلامی و فلسفی معاصر داشته است تا آنجا که او را معمار الهیات لیبرال Theology Liberal تلقی کرده‌اند. در هر صورت، لیبرالیسم دینی ریشه در نگرش‌های وی دارد. علاوه بر لیبرالیسم دینی، لیبرالیسمی در سیاست مشاهده می‌شود که ‌اندیشمندانی آن نوع لیبرالیسم را منشا لیبرالیسم دینی می‌دانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۳۷
amin mahmodzadeh
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۳۶ ب.ظ

منشا لیبرالیسم دینی


ریشه و منشا لیبرالیسم دینی، لیبرالیسم سیاسی است. ابتدا لیبرالیسم سیاسی که واکنشی در قبال جنگها و کشتارهای دسته جمعی بود، پدیدار شد. عده‌ای از سیاستمداران، تعصّب را که منشا آن همه رفتارهای غیر انسانی و وحشیانه بود، نشانه رفتند و فلسفه سیاسی لیبرالیسم را که بر تسامح، مدارا و آزادی پافشاری دارد، بنیان نهادند. سپس لیبرالیسم دینی به منظور توجیه کلامی یا دفاع فلسفی از لیبرالیسم سیاسی ظاهر شد. بعضی از متکلمان مسیحی آنگاه که خود را با این پدیده و نگرش نوین مواجه دیدند به دفاع از آن پرداختند. از نظر تاریخی، لیبرالیسم تا دوره نهضت اصلاح دینی (رنسانس) قابل رهگیری و تعقیب است. در آن عصر مایه‌های دینی و مذهبی برای پیدایش لیبرالیسم وجود داشته و در نتیجه موجب پیدایش لیبرالیسم سیاسی که مهمترین پیامد آن سکولاریسم می‌باشد، شده است. شلایر ماخر، متکلم آلمانی، به دفاع کلامی از این دیدگاه پرداخت و تا آنجا پیش رفت که او را ـ معمولاً ـ معمار و بنیانگذار اصلی لیبرالیسم دینی تلقی می‌کنند. (بدین سان روشن می‌شود که: مایه‌های دینی و مذهبی عامل پیدایش لیبرالیسم سیاسی و سکولاریسم عامل پیدایش لیبرالیسم دینی است. پیشینه تاریخی لیبرالیسم دینی به قرن نوزدهم می‌رسد که با شلایر ماخر آغاز می‌شود. منشا آن، لیبرالیسم سیاسی است که نفوذ آن به دو قرن می‌رسد. جریان لیبرالیسم با ریشه‌های دینی آن به رنسانس منتهی می‌گردد و در نتیجه سابقه کل آن از چهار یا پنج قرن تجاوز نمی‌کند.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۳۶
amin mahmodzadeh
يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۳۵ ب.ظ

تهاجم به قلمرو دین

کسانی که از انقلاب اسلامی شکست خورده‌اند اینک با تجربه‌های جدیدتر به کمک عوامل خود به تهاجم پرداخته‌اند. آنها مساله قلمرو دین را از بُعدی دیگر که بنیادین است و پایه دین را از بُن بر می‌کند، مطرح کرده‌اند. نگرشهایی را که بعضی از متکلمان و فیلسوفان غربی در این دو قرن اخیر برای حمایت از مسیحیت یا یهودیت در برابر تهاجم و ستیز تکنولوژی، صنعت و دستاوردهای علوم تجربی با آموزه‌های دین مسیحی یا یهودی ارائه کرده‌اند، همان نگرشها به عنوان تازه‌هایی درباره تفسیر دین و معرفت شناسی دینی در مجامع فرهنگی اسلامی عرضه می‌گردد. علی‌رغم اینکه چنین بینشهایی در جامعه ما مطرح نبوده، می‌توان با استفاده از رهنمودهای حضرت امام خمینی دیدگاه اسلام ناب محمدی (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) را در مورد قلمرو دین تبیین کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۳۵
amin mahmodzadeh
جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۶:۵۶ ب.ظ

اختصاصی دین به افعال اختیاری انسان


 ما در قبال مساله قلمرو دین این است که حوزه و قلمرو دین صرفاً افعال اختیاری انسان را در بر می‌گیرد؛ از این رو، شامل افعال غیر انسان و افعال غیر اختیاری انسان نمی‌شود. دین مجموعه‌ای از باورها و ارزشهای اخلاقی و احکام است و این مجموعه به افعال اختیاری انسان اختصاص دارد. در بخش عقاید، سه دسته هست‌ها ـ اعتقاد به هستی خداوند، هستی معاد و عالم آخرت و هستی نبوت ـ و توابع آن، همچون اعتقاد به صفات ثبوتیه وسلبیه خداوند، برزخ، سؤال و حساب، جانشینی پیامبر و امامت ـ در قلمرو دین قرار دارد، نه اینکه دین همه هست‌ها را در برگیرد و هر چه وجود دارد در حوزه آن قرار داشته باشد. در بخش اخلاق و احکام، ارزشها، بایدها و نبایدهایی در قلمرو دین قرار دارند که نقشی در سعادت و شقاوت انسان داشته باشند؛ افعال غیر اختیاری انسان، همچون عملیات دستگاه گوارش یا گردش خون، از حوزه دین خارج‌اند.
باید توجه داشت که هر یک از اعتقادات و ارزشهای اخلاقی و احکام نیز آنگاه از دین به حساب می‌آید که به عنوان بخشی از این نظام اعتقادی یا ارزشی مطرح گردد. بدون انتساب به این نظام، دین نخواهند بود. اگر فیلسوف ملحدی برهانهای عقلی را در مورد تجرد نفس و بقای نفس پس از مرگ تمام بداند، بر چنین نگرشی دین صادق نیست؛ همچنانکه اگر دانشمندی با آزمایشات خود مشروبات الکلی را زیان آور تلقی کند و صرفاً برای رعایت بهداشت ـ و نه به این دلیل که استعمال آن کیفر اخروی دارد و خداوند متعال آن را نمی‌پسندد ـ به تحریم آن حکم نماید، از قلمرو دین محسوب نمی‌شود. در معرفت‌های دیگر نیز چنین است. اگر قطعه‌ای جدا شده از بدن انسان را به آزمایشگاه ببرید و آن را مورد آزمایش قرار دهید، اگر انگیزه شما از این آزمایش این است که ببینید این جسم از چه عناصری تشکیل شده است، بدون اینکه از بدن انسان بودن در نظر شما خصوصیتی داشته باشد، این بررسی انسان شناسی زیستی نخواهد بود. آنگاه انسان شناسی زیستی محسوب می‌شود که به عنوان زیر مجموعه‌ای از تمام نظام بدن انسان مورد بررسی قرار گیرد.
بدین ترتیب، هر آنچه با دلیل عقلی یا با ابزار علوم تجربی اثبات می‌شود در حوزه دین قرار ندارد؛ قلمرو دین تنها به اصول بنیادین اعتقادی و توابع آنها و ارزشهای اخلاقی و احکام اختصاص دارد که برخی از آنها با عقل و برخی با حس و برخی با دلیل نقلی و برخی، همچون معاد، هم با دلیل عقلی و هم با دلیل نقلی اثبات می‌شوند. به علاوه، بخش‌هایی که با دلیل عقلی یا حس اثبات می‌شوند در صورتی از دین و قلمرو دین به حساب می‌آیند که به عنوان بخشی از نظام اعتقادی یا ارزشی مطرح شده و حاکی از اراده خداوند متعال و پاداش و کیفر اخروی باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۵۶
amin mahmodzadeh